روز مادر

ساخت وبلاگ
پنجشنبه هفته گذشته حدود ساعت 7 اسنپ به سمت ترمینال جنوب گرفتیم و با اتوبوس ساعت 8 راهی ازنا شدیم ...حدود ساع 2 رسیدیم...دختر خاله عشقم با دخترش اونجا بود به همراه خواهر رضا و مامانش.بعد خوردن ناهار(ما روز مادر...
ما را در سایت روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maadoottaa بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 1:00

مبارککککککک

پنجشنبه کمی از خرید ها رو انجام دادم...عشقم سر کار بود...فقط هندونه مونده بود.جمعه بعد خوردن ناهار و استراحت با رضا رفتیم بیرون و هندونه برای شب یلدا خریدیم و اومدیم و میز رو جچیدیم...اولین شب یلدا دونفره مون بود...بعد خوردن شام که مرغ بود رضا هندونه ها رو برش زد لباس عوض کردیم و چند تا عکس به یادگار گرفتیم

اولین شب یلدا دونفرمون مبارک

ان شاالله هزار سال کنار هم این شب رو جشن بگیریم

روز مادر...
ما را در سایت روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maadoottaa بازدید : 174 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 1:00

دبروز نزدیک ساعت 12 بود که عشقفم از سر کار رسید ...بعد خوردن ناهار و استراحت رضا رفتیم گاراژ و به ماشین سر زدیم و تو راهم کمی خرید کردیم از جمله سم مورچه.بعد خوردن شام با هم کمی بازی کردیم.رضا شکل میکشید و میگفت حدس بزن چه ضرب المثلی هست...کیف داد و کلی خندیدیم

روز مادر...
ما را در سایت روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maadoottaa بازدید : 159 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 1:00

امروز عصر ساعت 5:40 دقیه رصا با یه سبد گل رز سفید سورپرایزم کرد...قربوتش بشم

مامانش قراره فردا بیاد خونمون...رضا هم نیست...دو روز شیفته...ساعت 9 شب رضا رو قرستادم خرید کرد

روز مادر...
ما را در سایت روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maadoottaa بازدید : 157 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 1:00

تو یک طرف عزیزم عزیزمممم

ماجرای عشق من به رضا دقیقا همین آهنگه

امشبم عشقم این آهنگ رو برام گذاشت

خیلی دوست دارم نفسم

خدا برام حفظت کنه....ماشاالله لا حول ولا قوه الا بالله

روز مادر...
ما را در سایت روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maadoottaa بازدید : 195 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 1:00

مادرم روزت مبارک 

امروز روز زن بود...نزدیک ساعت 6 عصر رضا بهم پیام داد گفت بیا سر چهار راه...منم برنج رو دم گذاشتمو رفتم...دیدم رضا از دور داره میاد...پیاده با یه گل آبی خوشرنگ تزیین شده...کلی ذوق کردم...ماشینش رو تو خیابون بالایی پار کرده بود و گفت بریم تو خیابون امیری برات خرید کنیم...منم گفتم عزیزم بذار ان شاءالله 5 شنبه با هم میریم بازار برا جفتمون خرید میکنیم...همین گل فعلا کافیه مهم نفس عمله...و برگشتیم خونه

روز مادر...
ما را در سایت روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maadoottaa بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت: 1:00